سید

عَــزِیـزٌ عَـلَیَّ أن أرَی الخَــلقَ وَ لا تُــرَی

سید

عَــزِیـزٌ عَـلَیَّ أن أرَی الخَــلقَ وَ لا تُــرَی

۳ مطلب با موضوع «داستان های حدیثی» ثبت شده است

فشار آوردن بر جمعیت را خوش ندارم

| دوشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۵۸ ق.ظ | ۰ نظر

عبدالرحمن بن حجاج می‌گوید: در حال طواف بودم و سفیان ثوری نیز نزد من بود. از امام صادق (علیه السلام) سؤال کردم: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هرگاه به حجرالأسود می‌رسیدند چه می کردند؟
امام فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در هر طواف واجب و مستحب، حجرالأسود را لمس می‌نمود.
عبدالرحمان می‌افزاید: امام مشغول طواف بودند و من با کمی فاصله

دو برخورد متفاوت از امام صادق با دو فقیر

| چهارشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۰۵ ب.ظ | ۰ نظر

یکی از اصحاب امام جعفر صادق (علیه السلام) حکایت می‌کرد:
روزی در مِنی و عرفات در حضور آن حضرت مشغول خوردن انگور بودیم که فقیری آمد و تقاضای کمک کرد. حضرت یک خوشه انگور به آن فقیر داد. فقیر گفت: انگور نمی خواهم، چنانچه درهم و دیناری دارید، کمک کنید. امام فرمود:

روایتی جالب از رسول خدا و سلمان

| پنجشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ۰۴:۲۹ ق.ظ | ۰ نظر

بی بصیر نقل می‌کند که از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که می‌فرمود:
رسول خدا (صلى الله علیه و آله) روزی به اصحابش فرمود:
کدام‌یک از شما تمام روزگار (روزها) را روزه مى‌گیرد؟ سلمان گفت: من، اى رسول خدا!
رسول خدا فرمود: کدام‌یک از شما شب‌زنده‌داری می‌کند؟ سلمان گفت: من، اى رسول خدا!
رسول خدا فرمود: کدام‌یک از شما هر روز قرآن را ختم مى‌کند؟ سلمان گفت: من، اى رسول خدا!

یکى از اصحاب، خشمگین شد و گفت: